تولد

 یه موقع‌هایی که دلت میخواد بنویسی و کلی حرف واسه گفتن داری نه وقت داری و نه حوصله!
برعکس وقتی حال و حوصله وبلاگ‌نویسی و وقتشو هم داری دیگه نوشتنت نمیاد و این دل وامونده‌ات روزه‌ی سکوت میگیره واسه خودش!! واسه همین فعلاْ این پست که باید تقریباْ یک ماه قبل نوشته میشد رو داشته باشید تا از این حال و هوا دربیام و دوباره غرغرهامو شروع کنم ؛)

امسال با وجود اینکه پام کامل خوب نشده بود تصمیم گرفتم یه جشن تولد درست و حسابی بگیرم! نه که هیچ سالی جشن نمیگیرم!!! واسه همین گفتم دوستام و همکارا و یه چند تا از بروبچز همسن و سالم تو فامیل رو دعوت کنم و دور هم باشیم. جای شما خالی، با وجود اینکه از ۲ روز قبلش مراسم کلفت‌پارتی داشتم و کلی کار کرده بودم و له شده بودم، اما به خود من که خیلی خوش گذشت و کلی سرحال اومدم. مخصوصاْ با کادوهایی که گرفتم خوشحالیم چند برابر هم شد :دی

بعد بعضیها نمیدونم از کجا فهمیدن که همچین برنامه‌‌ای بوده و کلی شاکی شدن و قهر کردن که چرا تولد میگیری و ما رو دعوت نمیکنی و اینا ... منم گفتم شرمنده! انشالله سال بعد اگه عمری باقی بود و در خدمت شما عزیزان بودم، دوستان وبلاگی رو هم دعوت میکنم. حالا گفتم شاید این بعضیها خیلی ناراحت شده باشند، گفتم چرا سال دیگه؟؟ میشه همین امسال هم من شماها رو یه کافی‌شاپ دعوت کنم به صرف کیک و دوباره یه تولد بگیرم. (میدونید که سابقه‌ چند بار تولد گرفتن رو داشتم قبلاْ!) البته به شرطی که دوستانی که دعوت میشن و قبلاْ هم کادوهاشونو دادن این دفعه هم دست‌خالی نیان و سعی کنند منو حسابی سورپرایز و خوشحال کنند. نظرتون چیه؟؟؟  (در ضمن بچه پررو هم خودتونید)

حالا فعلاْ این چند تا عکس رو داشته باشید تا ببینیم تولد بعدی کی برگزار میشه ؛)

آهان من یه سوتی بزرگم دادم که فردای تولدم فهمیدم و اون اینکه به جای عدد ۲۹ ، بنده شمع ۲۸ سالگیم رو فوت کردم و تازه پارسال هم شمع ۲۷ رو فوت کرده بودم و اینکه از کی این اشتباه رو شروع کردم و یک سال از زندگی عقب بودم خدا میدونه و بس!!!

 


کیک سفارشی من سبز رنگ بوده و این کادوهای روش هم بنفش و نارنجی و کوچولو بودن که نمیدونم چرا اینجوری از آب دراومد. اما در عوض خیلی خوشمزه بود.


بدون شرح!


مانی جیگرِ خاله


نصف کادوها چون رو میز جا نشدن زیر میز بودن که تو عکس نیست. یکی دو تا از کادوهامو هم بعداْ دریافت کردم :)

 

نظرات 9 + ارسال نظر
رامین ۳۲۰ پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:18 ب.ظ

تولدت مبارک
از سال دیگه خودم برات تولد میگیرم. باور کن راست میگم :)
و سعی میکنم خیلی هم با شکوه باشه .
به این میگن یه دوست خیلی خیلی خوب
خواهشم میکنم .

تولد من و پسرت و امرسان :))
قربون شما درد نکنه دوست خیلی خیلی خوب من ؛)

ویولت پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:27 ب.ظ

پس بازم مبارک باشه:دی
کیک خوشمزه مال کجا بود مهتاب جونم؟

قنادی سارا ، تقاطع فلسطین و بلوار کشاورز
اول کیکمو از پوپک که تو یوسف آباده سفارش دادم. منتها آلبوم مدلهاش مال n سال پیش بود و تنها مدلهایی که به درد من میخورد یه کیک قلب بود و یه کیک گرد که روش رو با گل طبیعی و خامه تزئین کرده بود. تازه ۴ نوع مغز هم قبول نمیکرد توش بزنه و گرونتر هم میگرفت. منم کنسلش کردم و رفتم سارا سفارش دادم که مدلهاش خیلی متنوع بود.

س پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:03 ب.ظ http://wewillgoon.blogfa.com

خدا را شکر یک کمی حال و هوای این بیت الاحزان با این عکسها عوض شد!! از قیافه کیکت خوشمان آمد! یادم باشد تولدم بروم یک کیک شبیه به این سفارش بدهم بنشینم تنهایی دخلش را بیاورم! ( در زمینه شیرینی جات من دوست و دشمن حالیم نیست )

خپونی پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:45 ب.ظ

کیکت خوشگل بود!!خوش به حالت اون همه کادو گرفتی من حسودیم شد:((

شهرام جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:03 ق.ظ http://shahrame.blogsky.com

سلام،
تولدتون مبارک بوده باشه .....!

دون امیذئ جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:16 ق.ظ http://bluecrest.blogfa.com

عجب کیک هیجان انگیزی بوده !‌اوه اوه. چقدرم کادو گرفتی ! خفه نشدی این همه کادو تنها تنها میخوری !؟ از ظاهرشون هم پیداست که بسیار پر بار بوده!‌ بعداْ یادت باشه بگی این کوچولو سبزه که اون بالاست توش چی بوده !
اون عکس هم آره ! مال خودمه ! عجبش دیگه چیه ؟

کی با کادوی زیاد خفه شده که من دومیش باشم؟؟؟
آره اتفاقاْ کادوها پربار بوده. اون جعبه سبزه توش یه پابند طلا بود. زیرش هم تو اون پاکته پول بود و زیر اون پاکته یه سکه طلا ؛)

دون امیدو دوشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:52 ب.ظ http://bluecrest.blogfa.com

اتفاقاْ نمیخوام بپرسم که چه جوری بوده ! اما سوالی که برام پیش آمده اینه که چه ارتباط بین نوشته ها و لب و چانه و گردن میتوانه وجود داشته باشه ! D:

امید چهارشنبه 9 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:35 ق.ظ http://ahmaghaneh-ha.blogfa.com

عجب غذاهایی! چیه جدیدا مد شده همه آناناس میذارن تو طرف میوه و هیچکی هم نمیه بخوریمش! از اول تا آخر همونجاست! عجب غذاهایی!

اولاْ که آناناس رو معمولاْ واسه خوشگلیش میذارن وسط میوه‌ها.
بعدشم ما معمولا‌ آخر مهمونی آناناسه رو پوست میکنیم و میدیم به خورد مهمونها اما آخه یه‌دونه آناناس که به ۴۰ نفر آدم نمیرسید!

مهتاب مفخم شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:36 ب.ظ http://mahtab-mofakham.blogfa.com/

والا ! چه خودش و کوچیک می کنه واسه ما .زرنگی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد