رنج هست، مرگ هست، اندوه جدایی هست،
اما آرامش نیز هست، شادی هست، رقص هست، خدا هست.
زندگی، همچون رودی بزرگ، جاودانه روان است .
زندگی همچون رودی بزرگ که به دریا می رود،
دامان خدا را می جوید.
خورشید هنوز طلوع میکند
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آویخته است :
بهار مدام میخرامد و دامن سبزش را بر زمین میکشد :
امواج دریا، آواز می خوانند ،
برمیخیزند و خود را در آغوش ساحل گم میکنند .
گلها باز میشوند و جلوه میکنند و میروند .
نیستی نیست .
هستی هست .
پایان نیست.
راه هست
تولد هر کودک، نشان آن است که :
خدا هنوز از انسان ناامید نشده است.
«رابنیندرانات تاگور» |