حرمت اعتبار خود را هرگز در میدان مقایسه خویش با دیگران مشکن که ما هر یک یگانهایم موجودی بینظیر و بیتشابه و آرمانهای خویش را به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن تنها تو میدانی که « بهترین » در زندگانیت چگونه معنا می شود از کنار آنچه با قلب تو نزدیک است آسان مگذر بر آنها چنگ درانداز ، آن چنان که بر زندگی خویش! که بی حضور آنان ، زندگی مفهوم خود را از دست می دهد. با دم زدن در هوای گذشته و نگرانی فرداهای نیامده زندگی را مگذار که از لابلای انگشتانت فرو لغزد و آسان هدر شود هر روز همان روز را زندگی کن و بدین سان تمامی عمر را به کمال زیستهای و هرگز امید از کف مده آن گاه که چیز دیگری برای دادن در کف داری همه چیز در آن لحظه به پایان می رسد که قدمهای تو باز میایستد و هراسی به خود راه مده از پذیرفتن این حقیقت که هنوز پلهای تا کمال فاصله باشد تنها پیوند میان ما خط نازک همین فاصله است برخیز و بیهراس خطر کن در هر فرصتی بیاویز و هم بدین سان است که به مفهوم «شجاعت » دست خواهی یافت آنگاه که بگویی دیگر نخواهمش یافت عشق را از زندگی خویش راندهای عشق چنان است که هر چه بیشتر ارزانی داری سرشارتر شود و هر گاه که آن را تنگ در مشت گیری آسانتر از کف رود پروازش ده تا که پایدار بماند رویاهایت را فرو مگذار که بیآنان زندگانی را امیدی نیست و بیامید ، زندگی را آهنگی نباشد از روزهایت شتابان گذر مکن که در التهاب این شتاب نه تنها نقطه سر آغاز خویش ، که حتی سر منزل مقصود را گم کنی زندگی مسابقه نیست زندگی یک سفر است و تو آن مسافری باش که در هر گامش ترنم خوش لحظهها جاریست
|