استاد می گوید: اگر باید بگریید، همچون کودکان بگریید. زمانی کودک بودید، و یکی از نخستین چیزهایی که از زندگی آموختید، گریستن بود، چون گریستن بخشی از زندگی است. هرگز از یاد مبرید که آزادید، و نشان دادن احساساتتان شرم آور نیست. فریاد بزنید، با صدای بلند هق هق کنید، هر چه قدر که مایلید، سر و صدا کنید. چون کودکان این گونه میگریند، و آنان سریعترین راه آرامش بخشیدن به قلبشان را میشناسند. هرگز متوجه شدهاید که کودکان چه طور از گریستن دست میکشند؟ از گریستن دست میکشند، چون چیزی حواسشان را منحرف میکند. چیزی آنها را به سوی ماجرای بعدی فرا میخواند، کودکان خیلی سریع دست از گریه میکشند و برای شما نیز این گونه خواهد بود، تنها اگر همچون کودکان بگریید.
از کتاب مکتوب نوشته پائولوکوئیلو
***************************************************************************************
پانویس: مطمئناً (میدونم که کلمهی غلطی هست، فقط جهت تأکید نوشتم، گیر الکی ندید لطفاً) این نوشته هیچ ربطی به پست قبلی نداره. تنها دلیل گریههام، اشک و تأسف به خاطر حماقتهای تکرار شونده و تمام ناشدنی خودمه! از خودم خسته شدم، خیلی زیاددددددددددددددددددددددددددددددددددددد دلم یه مهتاب دیگه میخواد! میشه آیا؟؟
|