اولین روز کاری در سال جدید

 

چقدر زور داشت امروز ساعت ۶ بیدار شدن و سرکار اومدن...واقعاْ عزم و اراده فولادین میخواست. تمام مدتی که داشتم از جا میکندم و حاضر میشدم هی به خودم بابت همون فداکاری ذکر شده بدوبیراه گفتم و پیش خودم گفتم که رفتم اداره به همکارم زنگ میزنم میگم بیاد. اما هرچی فکر کردم دیدم این وجدانِ چی‌چی شده‌ام اجازه نمیده اونو از شهرستان به خاطر ۲ روز بکشونم تهران! و منصرف شدم. میدونم که فردا صبح باز همین آشه و همین کاسه و البته سختیش هم همون زود بیدار شدن از خوابه وگرنه که اداره‌ها تا بعد ۱۳ فروردین عملاً تق‌ولق هستند و کار خاصی نیست و سرمون خلوته..... تازه کلی هم حرص خوردم چون فکر میکردم امروز به جای ساعت ۸ باید ساعت ۷ سرکار باشم، البته خیلی خودمو کشتم تونستم ۷:۳۰ کارت بزنم و بعد هم فهمیدم که اولاْ این موضوع از ۱۴ فروردین اجرا میشه و دوماْ ممکنه شامل حال ما نشه...آی زور داشت این نیم ساعت زود اومدن که نگو!
مسافرت نرفتن تو ایام عید این حسن رو داره که آدم از آرامش تهران و سکوت و هوای خوبش استفاده میکنه! فقط این روزاست که این شهر شلوغ و کثیف و پر ازدحام روی آرامش رو میبینه! خیلی کیف داره که بدون موندن تو ترافیک و اعصاب خوردیهای پشت‌بندش به مقصدت برسی...

من نمیدونم اینا چرا دوست دارن همیشه مخالف بقیه عمل کنند؟ کل دنیا ساعتهاشونو تغییر میدن و الان هم چند ساله که تو ایران این مسئله اجرا میشده و برای همه جا افتاده، حالا تازه یادشون افتاده که چرا اینکارو بکنند؟ بهانه‌اشونم اینه که تغییر ساعت تو راندمان مصرف برق تأثیری نداشته؟!‌
تویی که این چیزا برات مهمه، چرا فکر نکردی که اینجوری فقط یه عده ساعت کاریشون تغییر میکنه و شرکتها و مؤسسات خصوصی و بازاریها و مغازه‌دارا و ... عملاْ طبق روال قبل شروع به کار میکنند و خودِ این مسئله باعث بروز کلی مشکل دیگه میشه!!‌ آدم واقعاْ می‌مونه به اینا چی بگه؟!