این روزا |
-این روزا بیحوصلهتر از اونم که بخوام بیام اینجا و از اتفاقات روزمرهی زندگی بنویسم. بماند که اونقدر زندگی برام خستهکننده و تکراری شده که وقایع اتفاقیه اون دیگه ارزش گفتن و نوشتن و خوندن نداره!
-دوست ندارم به این زودی هوا سرد و بارونی بشه! به اندازه کافی آسمون ابری پاییز دلگیر و غمناک هست، وای به حال اینکه نمنم بارون هم بباره! درست مثل امروز...
-برو برو هرجا بگو که یار من دیوونه بود، عاشق نبودی میدونم، بودن من بهونه بود...
|