غر می‌زنیمممممممممممم

من خیلی عصبانیم :
ـاز دست اون بیمه‌ی مزخرف که اونقدر فرانشیز و استهلاک و کوفت و زهرمار از هزینه بیمه‌ام کم کرد و هی گفت بیمه‌ات حق ایاب و ذهاب و پارکینگ و ... رو پوشش نمیده که آخرش 80 تومن هم از جیب گذاشتم واسه ماشینم. برعکس همه که وقتی از بیمه اشون استفاده میکنن یه پولی هم آخرش تو جیبشون می مونه...


ـاز دست اون کارمندای بیمه که به نصف بیشترشون میخورد معتاد باشن و هی ول میگشتن و کار ملت رو راه نمینداختن!


ـاز دست اون تعمیرگاه خیر سرشون مجاز که کار صافکاریشون افتضاح بود و ماشینمو خوب درست نکردن تازه کلی هم انعام گرفتن ازم.


ـاز دست بابام که هی دلش واسه اون مرتیکه مفنگی موتوری میسوزه و نذاشت من کامل از حق بیمه‌ام استفاده کنم و گفت چراغشو که فقط پایه‌اش شکسته عوض نکن و فلان چیزشو بیخیال شو و پول تنظیم موتورشو خودت بده و از بیمه واسه اون تخفیف گرفت، حالا هم که نمیذاره اون 80 تومن رو ازش بگیرم و هی میگه اون بدبخته، اون بیچاره است.


ـاز دست برادرم که این دسته گل رو آب داد و خنگولم رو داغون کرد :(


ـاز دست خودم که که هیچی جاوا نخوندم و امروز همش دنبال کارهای بیمه و ماشین بودم و الانم دارم اینجا ول میچرخم و معلوم نیست سه شنبه چه غلطی میخوام بکنم.

 


پ.ن 1: یه بغل گرم میخوام...

پ.ن 2: دلم به فردا عصر خوشه که بلکه کمی آروم بشم!

پ.ن ۳: آی حال میده ماساژ ، اونم وقتی که له بشی حسابی ؛)

پ.ن ۴: عکس فوق در راستای رفع کنجکاوی خوانندگانی میباشد که پ.ن ۱ و ۲ را بهم ربط میدهند!! امروز عصر وقت ماساژ دارم ای آدمهای منحرف الفکر!!!