مرا به یاد آور وقتی که رفته ام ... و رهسپار سرزمین سکوت شده ام ... وقتی دیگر نمیتوانی دستم را در دست بگیری و من نمیتوانم میان ماندن و رفتن دو دل باشم. دیگر برای هر حرف و نیایشی دیر است و اگر زمانی مرا از یاد بردی و دوباره به یاد آوردی اندوهگین مباش
بهتر است مرا فراموش کنی و لبخند بزنی ... تا اینکه به یادم باشی، اما ساکت و اندوهگین
Christina Rossetti
کاش دلمو نمیشکستی با این حرفات، با مرام تو که میخواستی بشکنی حداقل اینجوری نمیشکستی. اگه خیال کردی که میام اینجا و حرفامو بهت میزنم اشتباه کردی،شایدم اینم از نفهمی منه!!! همون بهتر که این حرفا تو دلم بمونه.اصلاْ هر حرف دلی رو که نباید به زبون آورد و جایی بیانش کرد. این جوری خیلی بهتره ... اما فقط بدون که اصلاْ ازت انتظار نداشتم...هنوزم تو بهت و تعجب حرفای دیروزتم. شاید فکر میکنی حرفی که زدی نباید منو ناراحت میکرد، اما باور کن از صد تا فحش و بد و بیراه و ... خیلی بدتر و دل آزارتر بود .از دیشب حرفات مثل پتک میخوره تو سرم و بدجوری مَنگم کرده
امیدوارم امسال سال پربرکتی باشه برا همه منتظرم که به کلبه درویشی من هم سری بزنی
...و اگر رویاست
مرا هرگز بیدار نکنید
که می خواهم رنج بیداری را نبینم
و در مستی نغمه های این باران
عاشقانه بمیرم
سلام
خیلی وبلاگ باحالی داری راستی موافقی با هم تبادل لوگو یا لینک کنیم
به هم خبر بده