خیلی خری مهتاب، خیلی الاغی، خیلی بزی :(( برو بمیر که بدجوری حالم داره ازت بهم میخوره. از این حماقت ابلهانه‌ات عق‌ام میگیره. باید بهت مدال طلای حماقت بدن. اون نشان خریت تو سینه‌ات داره میدرخشه. آخه الاغِ عوضی من به تو چی بگم، تویی که هرچی سرت بیاد حقته!! توی خری که هیچ وقت آدم نمیشی و همیشه مثل گوسفند رفتار میکنی. ای آدم بی‌اراده، هیچ وقت نتونستی رو حرف و تصمیمی که گرفتی بمونی!! میمردی اگه صبر میکردی؟؟
اَه آخه من به تو چی بگم دیوونه.........بکِش که همه اینا حقته.بیشتر از این باید عذاب بکشی:(

خیلی از دست خودم عصبانی و ناراحتم اونقدر که دلم میخواد خودمو خفه کنم. از دیروز هرچی به خودم فحش میدم آروم نمیشم، به خاطر این کارهای ابلهانه‌ای که انجام میدم، به خاطر حماقتهای بیش از حدی که دائم مرتکب میشم لیاقتم مردنه و بس.

نظرات 2 + ارسال نظر
کیوان دوشنبه 2 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 11:51 ق.ظ http://www.k1-online.com

باز چی شده؟!

اهورا سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1383 ساعت 05:06 ق.ظ http://ahoora.blogsky.com

ببینم مهتاب خانم .... چرا باز زدی جاده خاکی !!...
درسته که من دره وبلاگمو بستم . ولی حواسم بهت هست هاااا !.......
باز بهت سر میزنم ، سعی کن یه جورایی با خودت کنار بیای.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد