روزنوشتِ نمیدونم چندم!

 

خیلی خسته و له‌ام و به شدت ذهن و روح و وقتم مشغول و درگیره! دلم میخواست خیلی چیزا بنویسم اما حالا که اومدم بنویسم .... منصرف شدم از اینکه همچین‌ حرفهایی رو اینجا بنویسم و بهتر دیدم همون حرفهای روزمره رو بگم!

دیروز رفتم کارت ورود به جلسه‌ کنکور رو گرفتم. کلی از همکارام این هفته رو مرخصی گرفتن و نشستن خونه مشغول زدن و له کردن خرهای کنکور هستند و منِ بی‌قید و از هفت دولت آزاد، اصلاْ نه دلم شور میزنه واسه امتحان و نه استرس و ناراحتی دارم واسه درسهایی که باید خونده میشد و نخوندم! و متاسفانه اینکه دو روز کنکور دارم، یعنی در دو نوبت امتحان رو برگزار میکنند، جمعه بعدازظهر و شنبه صبح! حیفِ عصر جمعه‌ام که خراب میشه.

مواقعی که خیلی ناراحتم و عصبی، یکی از چیزایی که بدجوری آرومم میکنه خرید کردنه، البته نه هر خرید کردنی!‌  از شهریور که بحث خرید خونه جدی شد و به یمن دولت جدید و قطع کلیه پاداشها و کم شدن درآمدم تصمیم گرفتم کمی جلوی ریخت و پاشهام و ولخرجیهامو بگیرم. واسه همینم دیگه خرید عطر و لوازم آرایشی تا اطلاع ثانوی تعطیل شد.
دو هفته پیش دیدم نخیر نرم خرید این چیزا، دق میکنم. مخصوصاْ اینکه فوم و لوسیونم تموم شده بود و پوستم اذیت میشد. نشستم یه حساب کتابی کردم و حدود ۲۰۰ تومن واسه خرید فوم و لوسیون و کرم و ... کنار گذاشتم. بدجوری هوس خرید عطر زده بود به سرم. دیدم ۵ ماهه که عطر نخریدم،اما گفتم فعلاْ که چند تایی عطر دارم و بودجه‌ای واسه اون کنار نذاشتم. خلاصه فرداش رفتم خریدامو کردم و کمی خیالم راحت شد. مغازه‌ای که خرید میکنم آشناست ۳-۴ تا عطر جدید واسم تست کرد که از ۲ تاش خیلی خوشم اومد. خیلی جلوی خودمو گرفتم که نخرمشون! فردای همون روز گفتن عیدی کارمندا شده ۲۰۰ تومن. به محض اینکه خبر رو شنیدم گفتم هورا اون ۵۰ تومن پیش‌بینی نشده رو میرم یه عطر میخرم! البته بماند که بعدش ضدحال زدن و گفتن نهههههههه شده ۱۷۵ تومن اما بالاخره یه بهونه واسه خرید عطر پیدا کردم!
شانس آوردم این ۵ میلیون بدهی (هی مبلغشو میگم که هم یه جورایی ثبت بشه، هم اینکه بره تو ضمیر ناخودآگاهم و یادم نره!) من به بابامه! بابام هم که از خودمونه ؛) چون هر به هر کس دیگه‌ای بدهکار بودم تا وقتی که کل بدهی رو باهاش صاف نمیکردم! جرأت خرید کردن نداشتم چون به محض اینکه اون فرد متوجه این مسئله میشد لابد پیش خودش میگفت این دختره رو نگاه به جای اینکه بیاد بدهیش رو بده میره واسه خودش ولخرجی میکنه! خوب منم بودم همینو میگفتم لابد!!

دیروز به این نتیجه رسیدم که در خریدن کادو بسیار چلمنگ و خنگ تشریف دارم. البته از سلیقه‌ای که در انتخاب طرح و رنگ و مدل و ... به خرج میدم کلی تعریف میشه و خودم هم اکثراً مطمئنم که هدیه‌ام مورد پسند واقع میشه، چون خیلی تو انتخابم وسواس به خرج میدم. اما  اصلاْ در تشخیص سایز برای خرید لباس استعداد ندارم. طرف سایزش XXL بود رفتم کادو براش لباس با سایز medium - small خریدم. آی ضایع شدم، آی خجالت کشیدم که حد نداشت! به احتمال زیاد کلی جوک شدم تا چند روز آینده.

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 02:19 ب.ظ http://jazireh

منم دقیقا تو حالی هستم که تو هستی! به قول فرانسویا:
C'est la Vie!

اِِِِِ.......... فارسی حرف بزن منم بفهمم دیگه ؛)

ویولت چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 04:49 ب.ظ http://violet.special.ir

میگم این دوستت سایزش خیلی زیاده ها بگو رژیم بگیره:دی
منم عاشق خرید عطرم اسم عطر جدیدها که از بوشون هم خوشت اومده چیه؟

چشم بهش میگم! اما بابا مشکل از سایز لباسهاست. من با ۵۳ کیلو وزن سایز XL , L مجبور شدم بخرم. از بس که این دخترا خودشونو میکشن رژیم میگیرن و مثل مارمولک لاغر میشن دیگه ماها سایزمون Over میشه....
در مورد عطر هم ۴-۵ تا واسم تست کرد همه‌ تقریباً تو مایه بوهای خنک بودند.
یکی JilSander Sport بود که تابستون اومدش و خیلی خنک و خوش بو بود!
Guess که جلد چرمی صورتی داره، ته مایه‌اش یه شیرینی میزنه و سکسیه ؛) اما من خیلی خوشم نیومد چون وقتی می‌مونه رو پوست شیرین میشه!
NinaRichi یه عطر خانومانه و لطیف نه خیلی خنک و کمی شیرین!
J'S Exte (اسمشو دقیق یادم نیست اما یه دستبند فلزی به درش به عنوان اشانتیون وصل بود!)یه عطر با بوی خنک و کمی شیرین،وحشی و انرژی بخش! اینم عالی بود.Jetteی Joop که شیشه اش بنفش بود و تقریباً شبیه قلب...اولش کمی شیرینه اما بوش که می‌مونه عالی میشه یه چیزی تو مایه بوهای Lacoste تلخ و خنک و ضد حساسیت.
من خودم بین JilSander , J'S Exte مردد هستم چون هردو بوی فوق‌العاده‌ای دارند اما فعلاً نمیخوام ۲ تا عطر بخرم.
و اما توصیه سر آشپز به ویولت خانوم عطر Eclat از کارخونه Lanvin ،فوق العاده خوشبو و عالی و منحصر به فرد...احساس آرامش و صلح به آدم دست میده وقتی ازش استفاده میکنی، البته اگه تاحالا استفاده نکرده باشی.

حسین پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:09 ق.ظ http://0-1-2.blogfa.com

خیلی بدبینی

به چه چیزی؟ به زندگی یا استعداد تشخیص سایزم؟ ؛)

سعید پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:41 ق.ظ http://patoghesheytoona.blogfa.com

سلام یه سری هم به ما بزن موفق باشی

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:02 ق.ظ http://jazireh

خداییش خیلی بچه مایه داری ها!‌ من ادکلن ساویز گالنی استفاده می کنم!‌ یک گالن ادکلن رو می خرم دویست تومن!!! این پولا چیه می دی واسه عطر و ادکلن و لوازم آرایش!‌؟ یه سئوال هم داشتم،‌ این لوسیون که می گی یعنی چه!؟

بچه مایه دار منم یا شما؟؟؟؟؟؟؟ الان جوونم از این چیزا نخرم پس کی بخرم آیا؟؟ پیر شدم دیگه اینا به دردم نمیخورن که!!!
بعدشم اینکه فوم یه چیزی شبیه صابونه یعنی پاک کننده صورت هستش و بعد از استفاده اون چون منافذ پوست باز می‌مونند باید از لوسیون مخصوص استفاده کرد. فوم و لوسیون هردو جزو پاک کننده و تمیز کننده‌های صورت هستند و در صورت استفاده از اینها از صابون نباید استفاده کرد. راستی یه لوسیون دیگه هم هست مخصوص بدن و برای بعد از حمام و شبیه کِرِمه. خود من چون پوستم خشکه بعد از استحمام مجبورم کل بدنم رو لوسیون بزنم که خشک نشه و به خارش نیفته و چربی از دست رفته‌اش جبران بشه.

مهدی پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:15 ب.ظ http://dastneveshteha.blogsky.com

ایولللللللل ...رفتی چی رو جای چی گرفتی ؟؟؟؟؟ دوباره بگو:)
بعدشم بابا دارندگی و برازندگی ...خوش به حال ملت

ممممممم دوباره بگم؟واسه اینکه دقیقتر متوجه عمق مسئله بشی باز تکرار میکنم :))
رفتم لباس بخرم آقای فروشنده گفت این لباس Free Size هستش!!‌منم شب بود و تاریک بود و حوصله نداشتم و اینا نگاه نکردم به سایز نوشته شده روی لباس! آقاهه گفت به آدم متوسط رو به چاق هم میخوره.(منم که گیج و آقاهه هم منو گیر آورده بود دیگه!!) بعد که لباس رو هدیه دادم دیدم آستیناش یک وجب کوتاهه و کلی سایزش کوچیکه.
بعد متوجه شدم روی لباسه برای سایز انگلیسی Medium و سایز آلمانیش Small نوشته...اون بنده خدا هم گفت من سایز آلمانی XL یا ‌L میپوشم...خلاصه پیش یک خانواده ضایع شدم. جالب اینجاست که رفتم اونو عوض کردم و باز هم سایز کوچیک گرفتم....

راستی خوش به حال کدوم ملت؟؟؟

ایدین جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 06:36 ب.ظ http://idinsalehi.blogfa.com

سلام
وبه قشنگی داری
به ما هم سر بزن
بابای

زهرا جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:54 ب.ظ http://baran62.blogfa.com

مهتاب خانم وضعت خیلی خوبه ها؟؟؟؟؟؟

مهتاب پنج‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 12:04 ب.ظ

سلام
یجورائی کارهای شما شبیه کارهای منه شاید بخاط اینکه اسم منم مهتاب
نمی دونم شاید چون عطرهایی هم که دوست داری منم دوست دارم و اینکه کمی de size‌شدم . راستش ازت خیلی خوشم اومد .
من متولد ۲۹/۱۱/۱۳۶۰ هستم ودوست دارم یکی از جنس خودم
مثل یه خواهر داشته باشم .
جالبه نه؟
دوستدارت مهتاب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد