حالم بده ، شب خیلی بدی رو گذروندم. البته شب قبلش هم افتضاح بود، پنجشنبه ساعت ۱۱ شب که خوابیدم، فردا عصرش ساعت ۶ بیدار شدم. تازه اونم چه بیدار شدنی! تا نیم ساعت که مست و ملنگ بودم و بعدشم به مدد نسکافه و میوه و ... یه کم سرحال اومدم و خوابم پرید. اما شب که اومدم بخوابم، دیدم ای داد بیداد من دیگه خوابم نمیاد که :( و به این ترتیب تا ساعت ۳ صبح بیدار بودم و حالا اگه آروم بودم یه چیزی، اما اونقدر فکر و خیالهای جورواجور و انواع و اقسام توهمات و ... اومد سراغم که مغزم داشت منفجر میشد. بعدشم که با التماس و خواهش و تمنا و من بمیرم تو بمیری اون افکار مزاحم دست از سرم برداشتند و خوابم برد، تا خود صبح هی کابوس دیدم و از خواب پریدم... صبح که بیدار شدم تمام تنم خیس عرق بود، رنگ و روی پریده، صورت ورم کرده، چشمای پف کرده و ... خلاصه قیافهام دیدنی بود، تازه با همون حال و روز اومدم سرکار...
امروزم که شنبه بود و بای دیفالت!! شنبهها مزخرف و غیر قابل تحمل و سردردآور هستن، حالا سردرد و بیحالی اون بیخوابی و بدخوابی دیشب رو به سردردهای ثابت روزهای شنبه و پکیدگی کلیه خطوط ارتباطی و زنگ زدنهای مداوم کاربرای سیستم و یکی دو تا کار مزخرف فوری دیگه و جلسه راجع به مشکلات بوجود اومده اضافه کنید ببینید چه معجونی از آب درمیاد :(
حالم بده، حالم خیلی بده، حالم خیلی خیلی بده...
این حس نا امیدیت شدیدا به من هم منتقل شد ...
امیدوارم زود خوب شی
موفق باشی
سلام مهتاب خانوم
حالت چطوره :)
حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده، حالم بده!!
بازم بگم؟؟؟ ؛)
یک لیوان چای سرد بخور
بهتر که شدی تا حالا ! آره؟
نه!!