الان دقیقاْ حس آدمی رو دارم که تو برزخه!! نمیدونم به خاطر اینکه باعث شدی تا من این حس رو داشته باشم، باید ازت تشکر کنم یا گلایه؟؟
کاش همه اینها یه شوخی مسخره باشه یا خواب یا یه تَوَهم......... دو شبه اصلاْ نتونستم بخوابم، دو روزه فکر و خیال دیوونه ام کرده، اصلاْ نمیتونم فکرم رو متمرکز کنم و بخوام منطقی فکر کنم. آخه چرا؟؟؟؟ چرا تو!!؟ لعنت به من که نمیتونم تو رو قانع کنم که با من حرف بزنی، لعنت به تو که روزه سکوت گرفتی و قفل سکوتتو هیچ رقمه نمیشکنی ...... آخه من چی کار کنم؟؟ خودت بگو که من چه کنم؟؟؟ بگو دیگه، دارم دیوونه میشم ... دیروز هم بهت گفتم!! اینو یادت باشه، اگه بخواهی همینجوری سکوت کنی و حرف نزنی، هیچ وقت نمیبخشمت، مطمئن باش