یکی دو روزی نبودم و رفته بودیم یه جای خوش آب و هوا نزدیک تهران... خیلی آروم و ساکت و سرد بود.هر چقدر تو زمستون هوا گرم بود و دلم واسه برف و بارون لک زده بود، در عوض از اون روز که رفتیم کوه هرجا رسیدیم هوا سرد و یخبندون بوده، تقویم خدا بدجوری اشتباه شده ......... اونقدر اونجایی که بودیم آرامش بود که دلم نمیخواست برگردم دوباره به این شهر بی در و پیکر و شلوغ .از فردا دوباره ترافیک و ماشین و شلوغی و دود و خفه شدن و سردرد و حالت تهوع از این شهر و آدماش

تعطیلات عید که اون همه منتظرش بودم اومد و رفت اما ....... بیخودی دلم رو خوش کرده بودم که با این چند روز استراحت حالم خیلی بهتر میشه!! خب خیلی فرق نکردم اما به نسبت هفته آخر سال ۸۲ خیلی سرحال ترم. مطمئنم از فردا که برم سرکار و چشمم به قیافه بعضی ها بیافته حالم دوباره بد میشه. میشه گفت یک سوم نامساعد بودن حال من به اداره و وجود منحوس بعضی ها در اداره برمیگرده. ( امیدوارم که شرّش هرچه زودتر از سر من و سایر همکارام برداشته بشه...آمین ) اما امان از اون دو سوم بقیه اش

تولد بعضی ها هم مبارک باشه ..... بیا شمعها رو فوت کن تا شونصد سال زنده باشی ؛) کیک تولد یادت نره ...منتظرشم

نحسی سیزده بدر، امسال هم شامل حال من شد. اون از پارسال اینم از امسال...... شیشه های آبغوره باید یه جورایی پر بشه دیگه....آیییییییییییییییییییییی مُردم از این همه خوشی

نظرات 3 + ارسال نظر
[ بدون نام ] جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 04:44 ب.ظ http://del-aram.blogspot.com

کاشکی به جای ۱۳ از همون اول میگفتن ۳۱ نحسه..مردم سی و یکشووونو در میکردن

ستاره جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 10:15 ب.ظ http://3tarebaroon.blogsky.com

جالب بود.......

کیوان شنبه 15 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 10:27 ق.ظ http://shoma.blogsky.com

امیدوارم که هر چی نحسی بوده پنج شنبه در کرده باشی!!! راستی چرا آبغوره گرفتی هان؟!! چرا؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد