واقعاْ به نظر شما باید عاشق بود یا دل به دست آورد ؟
موفق باشی .
علیک سلام نه لزوماْ ، نه همیشه!!! آدم میتونه نه عاشق باشه و نه دل کسی رو بدست بیاره و نه دلجویی کنه و نه خیلی کارای دیگه ! حتی میتونه همش تو کار شکستن دل دیگران باشه ...اما اگه تو کار بدست آوردن دل دیگران باشه و عشق رو به خونه دلش راه بده و سعی کنه با محبت به دنیاش نگاه کنه اونوقت همه چیز عوض میشه زندگیش رنگ و بوی دیگهای به خودش میگیره و و و ... مهم اینه که چه جوری به آدمای اطرافش و دنیایی که توش داره زندگی میکنه نگاه کنه یک دید مثبت و توام با عشق و رضایت یا یک دید منفی و پر از نفرت و نارضایتی!! البته این نظر منه و لزوماْ درست نیست.
سلام مهتاب
واقعاْ به نظر شما باید عاشق بود یا دل به دست آورد ؟
موفق باشی .
علیک سلام
نه لزوماْ ، نه همیشه!!!
آدم میتونه نه عاشق باشه و نه دل کسی رو بدست بیاره و نه دلجویی کنه و نه خیلی کارای دیگه ! حتی میتونه همش تو کار شکستن دل دیگران باشه ...اما اگه تو کار بدست آوردن دل دیگران باشه و عشق رو به خونه دلش راه بده و سعی کنه با محبت به دنیاش نگاه کنه اونوقت همه چیز عوض میشه زندگیش رنگ و بوی دیگهای به خودش میگیره و و و ... مهم اینه که چه جوری به آدمای اطرافش و دنیایی که توش داره زندگی میکنه نگاه کنه یک دید مثبت و توام با عشق و رضایت یا یک دید منفی و پر از نفرت و نارضایتی!!
البته این نظر منه و لزوماْ درست نیست.
سلام مهتاب خانوم.بهشتی
منو که به یاد داری؟از اونجا که لینک دوستام را تو وبلاگم نذاشتم گم شون میکنم.سرماخوردگی بد نگذره.خوشحالم که دریای کیش را رفتی
مهتاب جان
سلام مهتاب جان کجایی چرا نمینوسی دیگه؟ برات نگرانم مواظب خودت باش عزیز دلم خیلی دلم برات تنگ شده
آمدن با آمدن خیلی فرق می کند. مهتاب جان شما اگه دیر به دیر هم میای... شاهانه میای و میری... نوشته هاتون تکه...تبریک...