دلم یه عالمه گریه میخواد :(((((((((

 

استاد می گوید: اگر باید بگریید، همچون کودکان بگریید.
زمانی کودک بودید، و یکی از نخستین چیزهایی که از زندگی آموختید، گریستن بود، چون گریستن بخشی از زندگی است. هرگز از یاد مبرید که آزادید، و نشان دادن احساساتتان شرم آور نیست.
فریاد بزنید، با صدای بلند هق هق کنید، هر چه قدر که مایلید، سر و صدا کنید. چون کودکان این گونه می‌گریند، و آنان سریعترین راه آرامش بخشیدن به قلبشان را می‌شناسند.
هرگز متوجه شده‌اید که کودکان چه طور از گریستن دست می‌کشند؟ از گریستن دست می‌کشند، چون چیزی حواسشان را منحرف می‌کند. چیزی آنها را به سوی ماجرای بعدی فرا می‌خواند،
کودکان خیلی سریع دست از گریه می‌کشند و برای شما نیز این گونه خواهد بود، تنها اگر همچون کودکان بگریید.

از کتاب مکتوب
نوشته پائولوکوئیلو

***************************************************************************************

پانویس:
مطمئناً (میدونم که کلمه‌ی غلطی هست، فقط جهت تأکید نوشتم، گیر الکی ندید لطفاً) این نوشته هیچ ربطی به پست قبلی نداره.
تنها دلیل گریه‌هام، اشک و تأسف به خاطر حماقتهای تکرار شونده و تمام ناشدنی خودمه!
از خودم خسته شدم، خیلی زیاددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
دلم یه مهتاب دیگه میخواد! میشه آیا؟؟


 

نظرات 9 + ارسال نظر
علی شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 12:54 ب.ظ http://iranmehre.persianblog.com

وب زیبایی داری موفق باشی

غریب آشنا شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 05:01 ب.ظ

آخه بی سلیقه!! کجای این وب زیباست!!!!!!!!!!!!!

یسنائ شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:50 ب.ظ

سلام حداقل فکر کنم اینجا جواب میدین ؟خیلی نگران بودم حالتون خوبه یا نه؟

[ بدون نام ] شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:35 ب.ظ http://jazireh

مطلب جالبی از کوییلو نوشتی. گریه کن، گریه قشنگه!‌ گریه آواز دل تنگه!

این آهنگو خیلی دوست دارم...

پیرفرزانه شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 10:36 ب.ظ http://pirefarzaaneh.blogsky.com

نکنه تو ام دلت مهتاب خانوم منو میخواد؟‌:دی

حسین یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 07:20 ب.ظ http://0-1-2.blogfa.com

مرسی! راستی زاستش من از کوئیلو خوشم نمی‌یاد.

مهدی یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 08:24 ب.ظ

اول بگو چه جور مهتابی دلت می خواد تا من بگم میشه یا نه ؟
:)‌ لطفا گیر الکی هم نده که از کجا اینا رو میدونم :)

آخ نگو، نگو!
یه مهتابی دلم میخواد که اینجوری نباشه! دلش واسه همه نسوزه، دیگران براش این همه مهم نباشن! این همه واسه دیگرون از خودش، از دلش،از احساسش مایه نذاره، این همه خر نباشه، یکم به فکر خودش باشه...میدونی از خودم خیلی عصبانیم، خیلی زیاد!

ویولت دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 11:21 ق.ظ

مهتاب جونم در مورد پست اخیرت اظهار نظر نمی کنم چون خیلی غمگین و من همیشه مهتاب ناز و پرانرژی و شادم رو می شناسم
عزیزم ممنون بابت اطلاعاتت در مورد عطر اون JS اگه اشتباه نکنم عطری که بنام جنیفرلوپز اومده قیمتش هم باید دور و بر ۵۰ هزارتومان باشه منم بوی اون رو خیلی دوست دارم در مورد Lanvin الان یه عطر از همون کارخونه رو دارم مصرف میکنم ولی هیچ وقت توجه نکردم اسم خود عطر چیه. واسه همین ترجیح میدم دیگه از lanvin چیزی نگیرم و تنوع بدم:دی
بازم ممنون و بوس بوس

مهستا دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 09:48 ب.ظ http://mahasta.com

منم دی شب دلم گریه می خواست و به اندازه ی یه استخر اشک ریختم تا آروم شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد